loading...
YourAds Here YourAds Here

پايگاه اطلاع رساني افغانستان

بازدید : 457
شنبه 12 ارديبهشت 1394 زمان : 19:30


مثال وسطيت اين امت در عبادت است، که باقی امتها (يهود و نصارا) بدون آب (برای وضو) و جز در جای معينی نمی‌توانند نماز بخوانند. ولی خداوند سختي‌ها و مشقت‌های اين امت را برداشته است و مثلاً آنها مي‌توانند در هر جايي و بدون آب (تيمم) نماز بخوانند. و در احکام آنها نيز چنين موضوعاتی حکمفرماست. مثلاً قصاص قتل در بين يهود فرض و درميان نصارا ممنوع است. ولی در اسلام امری مخير است، که می‌توان قصاص گرفت يا عفو نمود و يا ديه گرفت. اين امت از افراط و تفريط و غلوّ منع، و به آسانگيری و ميانه روی دستور داده شده‌اند.

اصولی که اهل سنت در آن وسطيت دارد

1- اسماء خداوند و صفات او، اهل تعطيل صفات خداوند را انکار کرده و اهل تشبيه همواره آن‌ها را همراه با تشبيه مخلوقات خداوند اثبات می‌کنند.

2- قضا و قدر، جبريه می‌گويند که بنده در انجام امورش مجبور و بی‌اختيار بوده و قدريه قضاء خداوند را در اعمال بندگانش انکار نموده و معتقدند که بنده در انجام امور کاملاً آزاد است. ولی اهل سنت قضاء خداوند را در افعال نبدگانش ثابت نموده و از طرفی می‌گويند، بندگان دارای قدرت و اختيار هستند. و خداوند به اذن خود اين اختيار را به آنها عطاء کرده تا در برخی از امور آزاد باشند. يعنی اهل سنت سخن قدريه و جبر يه را نه تأييد می‌کنند و نه مطلقاً رد می‌نمايند.

3- وعده عذاب، «وعيديه» می‌گويند فاعل و انجام دهنده کبيره عمل در آتش جهنم جاويدان باقی می‌ماند. و «مرجئه» می‌گويند که فاعل کبيره در آتش جهنم داخل نخواهد شد. ولی اهل سنت می‌گويند: فاعل کبيره در آتش جهنم وارد می‌شود ولی در آنجا جاويدان باقی نمی‌ماند.

4- اسماء ايمان و دين، «مرجثيه» فاعل کبيره را مؤمن کامل الايمان می‌داند و «حروريه» و «معتزله» او را غير مؤمن می‌نامند. معتزله می‌گويند فاعل کبيره نه مؤمن است و نه کافر، بلکه منزلتی بين ايندو را دارد. و حروريه می‌گويند که فاعل کبيره کافر کامل است. ولی اهل سنت، فاعل کبيره را مؤمنی ناقص الايمان می‌دانند. يا به زبانی ديگر مؤمن است به دليل ايمانش و فاسق است به سبب کبيره‌اش.

5- اصحاب و خاندان نبیr اهل سنت همه آنها را دوست داشته و احترام آنها را واجب می‌دانند و از غلوّ يا بی‌احترامی به آنها (مثل خوارج) خودداری می‌کنند.

طائفه‌های اهل بدعت

1- جهميه: آنها پيرو «جهم بن صفوان» مي‌باشند كه در سال 128 هجري در خراسان بقتل رسيد. به آنها «معطّله» نيز مي‌گويند، زيرا بسياري از اسماء خداوند را انكار و تعطيل كردند. همچنين به آنها «جبريه» نيز مي‌گويند زيرا معتقد بودند انسان در عمل خود مجبور بوده و هيچ اختياري از خويشتن ندارد. و چون مي‌گفتند فاعل كبيره، مؤمني كامل الايمان است و هرگز وارد جهنم نخواهد شد، به «مرجئيه» معروف شدند.

2- معتزله: كه پيروان «واصل بن عطاء» هستند كه مجلس «حسن بن بصري» را ترك گفت و عزلت جست. مذهب آنها در صفات مانند جهميه است و صفات خداوند را انكار مي‌كنند و در افعال عباد اينست، كه بندگان در عمل خود آزادي تام دارند و اراده و قدرت پروردگار است. بهمين دليل به آنها «قدريه» مي‌گفتند. و چون معتقدند كه فاعل كبيره در آتش جاويدان باقي مي‌ماند به «وعديه» معروف شدند.

3- خوارج: كه بر امام مسلمين شورش كردند و از فرمان او خارج شدند. به آنها «حروريه» نيز مي‌گويند، كه اين اسم منسوب به منطقه‌اي در عراق بنام حروراء است. مذهب آنها بر اين است كه فاعل كبيره در آتش جاويدان باقي مي‌ماند و خون و مالش حلال مي‌گردد.

4- روافض: گروهي بودند كه ابتدا پيرو «زيد بن علي بن حسينt» بودند و در مورد ابوبكر و عمر از او سؤال كردند و او ثناي آندو را گفت و آنها را وزير و مشاور جدش، پيامبر محمدr خواند. اين بود كه وي را نپذيرفتند «رَفَضَ» و او رها كردند.

قول اهل سنت در مورد كلام خداوند

اهل سنت اعتقاد دارند كه كلام خدا از صفات اوست همواره بوده و هست. و او همراه با كلام حقيقي و صوتي كه به هيچكدام از اصوات مخلوقات شباهت ندارد و با حروف، هر وقت كه بخواهد و هرگونه كه اراده كند، كلام خواهد گفت. «خداوند با موسي سخن گفت، سخن گفتني!». [النساء: 164]. «و او را از جانب راست كوه طور ندا داديم». [مريم: 52]. «هنگامي كه موسي در وقت معلوم حاضر شد، پروردگارا با او سخن گفت». [الأعراف: 143].

قول اهل سنت در مورد قرآن كريم

اهل سنت مي‌گويند كه قرآن فرستاده خداوند بوده كه غير مخلوق است و از خداوند شروع شده و به‌سوي او باز مي‌گردد. دليل اينكه قرآن كلام خداست: «اگر يكي از مشركين از تو پناه خواست، به او پناه بده تا كلام خدا را بشنود». [التوبة: 6]. دليل اينكه قرآن كلام خداوند و غير مخلوق است اين است كه كلام خداوند صفتي از صفات اوست و صفات خداوند غير مخلوقند. و «امر» از «خلق» جداست و قرآن «امر» است زيرا: «اين چنين روحي را از امر خود بر تو وحي كرديم». [الشوري: 52].

سنت

سنت نبيr عبارت است از قول عمل يا اقرارش كه ممكن است خبر و يا طلب باشد. ايمان به سنت امري واجب است: «آنچه رسول براي شما آورد آن را سخت بگيريد». [الحشر: 7]. «كسيكه از رسول خدا اطاعت كند از خداوند اطاعت كرده است». [النساء: 80].

قرب و نزديكي به خداوند

«اگر بندگانم در مورد من سؤال كردند، پس من نزديك بوده و دعاي شخص دعا كننده را در صورت دعا كردن اجابت مي‌كنم». [البقرة: 186].

فتنه قبر

فتنه قبر عبارت است از سؤال دو فرشته از ميت در مورد خدايش، دينش و نبي او. و اين فتنه بر تمامي مردگان وجود دارد. جز بر شهيد و كسيكه در حال پاسداري در راه اللّه مرده باشد و انبياء. اسم اين دو فرشته «منكر» و «نكير».

نعيم و عذاب قبر

كه از كافر و مسلمان در مورد آن سؤال مي‌شود و عذاب آن بر كافر مستمر بوده و براي مؤمن به اندازه گناهش مي‌باشد. و نعيم قبر تنها براي مؤمنين است. و عذاب و نعيم قبر تنها براي روح بوده و در بعضي احيان روح به بدن متصل مي‌شود.

قيامت:

قيامت صغري همان مرگ است. و هر كه بميرد قيامتش بر پا مي‌شود. و قيامت كبري، قيام تمام مردم، جهت حساب و جزا است كه به دليل قيامت مردم، عدل و اشهاد، قيامت ناميده شده است. «آيا نمي‌پنداريد كه آنها بر انگيخته مي‌شوند براي روزي كه مردم براي پروردگار عالميان قيام مي‌كنند». [المطففّين: 4-6]. قابل ذكر است كه تمامي مسلمانان و جميع اديان الهي به قيامت اعتقاد دارند. نشانه‌هاي مهم قيامت عبارتند از «خروج دجال»، خروج «ياجوج و ماجوج» و طلوع خورشيد از مغرب. كه به اين نشانه‌ها «أشراط» مي‌گويند.

حشر مردم:‌‌‌‍‍‌

در روز قيامت مردم پا برهنه، لخت و عريان محسور خواهند شد. خداوند مي‌فرمايد: «همانگونه كه خلق اول را آغاز كرديم، آنرا باز مي‌گردانيم». [الأنبياء: 104].

حوادث قيامت

1- پائين آمدن خورشيد و نزديك شدن آن به زمين به اندازه يك يا دو ميل، كه در نتيجه مردم به اندازه اعمال خويش عرق مي‌كنند. وعرق بعض‌ها تا قوزك پايشان هم مي‌رسد.

2- موازين. كه خداوند جهت وزن نمودن اعمال بندگان خود آنها را وزن مي‌كند. و هركه موازينش سنگين‌تر باشد رستگار‌تر است.

3- نشر دواوين. دواوين عبارت است از صحيفه‌هاي اعمال كه ملائكه بر انسان‌ها نوشته‌اند. كسي كه كتابش به دست راستش باشد او رستگار و كسي كه به دست چپش باشد، زيانكار است.

4- حساب كه همان محاسبه اعمال خلايق است. خداوند با مؤمن در پنهاني سخن گفته و گناهان او را مي‌بخشد و به حساب گناهان كافران درميان عموم رسيدگي مي‌شود.

5- حوض نبيr: كه هر كدام از انبياء حوضي دارند كه پيروانشان از آن مي‌نوشتند. هر كس از آن حوض بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد. آب آن از شير سفيد‌تر، از عسل شيرين‌تر و از مشك خوشبو‌تر است. تعداد پيمانه‌هاي آن به اندازه ستارگان است.

6- پل صراط: پلي است كه بر جهنم نصب شده است. اين پل از مو نازك‌تر و از شيشه تيزتر است و قلاب‌هايي وجود دارد كه مردم را حسب اعمالشان نشانه مي‌روند. برخي در حال دويدن از روي آن مي‌گذرند برخي قدم زنان و برخي در حال خزيدن و بعضي هم در آتش مي‌افتند.

7- شفاعت: در روز قيامت برخي از پيامبران و شهداء و صالحين با اجازه خداوند شفاعت مي‌كنند. و شفاعت پيامبر محمدr از همه مهم‌تر و بيشتر است و به اين شفاعت «مقام محمود» مي‌گويند. خداوند مي‌فرمايد: «چه بسا كه پروردگارت تو را به مقام محمود نائل كند». [اإسراء: 79].

ايمان و قضا و قدر

ايمان و قضا و قدر و اينكه سرنوشت جهان قبل از خلقت آن حك شده است امري واجب است و ايمان به اينكه خدا مالك و صاحب تمامي امور و اعمال و آزادي‌هاي انسان است و آدمي اگرچه در انجام امور آزاد است، ولي اين آزادي را خداوند با اذن خود به او عطا كرده است. «خداوند شما و هر آنچه را كه انجام مي‌دهيد، خلق كرده است». [الصافات: 96]. «اگر مي‌خواستيم همه را هدايت مي‌كرديم». [السجدة: 13].

قدرت مخلوقات

هر انساني در انجام امور خود آزاد است و بر اين آزادي بايد پاسخگو باشد. ولي ان آزادي خارج از حيطه قدرت پروردگار نيست، بلكه با ارده خدا اين آزادي به انسان عطا شده است. و هرگاه خداوند بخواهد مي‌تواند كه اين قانون را از انسان سلب كند. مثل نبريدن چاقوي حضرت ابراهيمu برسر اسماعيلu و سرد شدن آتشي كه حضرت ابراهيمu را در آن افكنده بودند. كه خداوند با اراده خود، اراده انساني را سلب كرد.

ايمان

ايمان به معناي تصديق قول قلب، تصديق و اقرار است و عمل قلب اراده و توكل و ديگر حركات است. حضرت محمدr مي‌فرمايد: «ايمان هفتاد و چند شعبه است كه بالا‌ترين آنها لا إله إلا اللّه و پائين‌ترين مرتبه برداشتن چيزي از جلو پاي مؤمن و انسان‌هاست». «تا بر ايمان خود بيافزايد». [الفتح: 4].

كبيره

كبيره گناه بزرگي است كه به عقوبتي خاص قرين و مشخص شده باشد. مثل قتل، زنا، سرقت، تقلب و..... كسي كه مرتكب قتل شده و گناه كبيره انجام داده از حيطه ايمان خارج نمي‌شود بلكه مؤمني است، ناقص الايمان، يا مؤمن با ايمانش و فاسق به گناه كبيره‌اش. «هر گاه قاتلي كه از قصاص خون برادرش بخشوده شود. بايستي خون بها را از او به نيكويي و راحتي گرفت». [البقرة: 178]. در اين آيه مقتول برادر قاتل معرفي شده است. و منظور از برادر، برادر ديني است. پس قاتل از حلقه ايمان خارج نمي‌شود. «هرگاه دو گروه از مؤمنين با هم قتال كردند ميان آنها را اصلاح كنيد». [الحجرات: 9].

صحابي كيست؟

صحابي كسي است كه در حال ايمان رسول خداr را ملاقات كرده و در حالت ايمان وفات كرده باشد. كسي كه در حالت غير ايمان پيامبرr را ديده يا پس از ديدن او در حالت ايمان، از دين برگشته باشد صحابي نيست. اهل سنت جز به ديده احترام به صحابه نمي‌نگرد و قلب آنها نسبت به صحابه پاك و خالي از هرگونه عقد و بغض بوده و هيچگاه تو هيني به آنها روا نمي‌دارند. «و كساني كه پس از آنان مي‌آيند مي‌گويند پروردگارا ما را و برادرانمان را كه پيش از ما بسوي ايمان شتافتند ببخشيد و در دل هيچ كينه و حسدي بر مؤمنان قرار مده كه تو بسيار رئوف و مهرباني». [الحشر: 10].

تفاوت و منزلت صحابه

اگرچه احترام تمامي صحابه واجب است و نبايد به هيچكدام از آنها توهين نمود، اما اين صحابه بدليل نيروي ايمان، علم و عمل صالح با هم برابر نبوده و متفاوت هستند. «كسانيكه قبل از فتح انفاق نموده و قتال كردند با كسانيكه بعد از فتح انفاق نموده و قتال كردند هرگز برابر نمي‌شوند. مقاتلين و منفقين قبل فتح داراي درجه و مرتبه بس بزرگ‌ترند و خداوند هردو را وعده نيكو داده‌است». [الحديد: 10]. «خداوند بر پيامبر مهاجرين و انصار توبه نموده». [التوبة: 117].

اهل بدر

كساني هستند كه در جنگ بدر بهمراه پيامبر محمدr بودند و به جنگ با مشركان پرداخت. تعداد آنها 313 نفر بوده و خداوند گناهان آنان را بخشيد. و آن به دليل حسنه بزرگي بوده كه در جنگ بدر بدان نازل شدند. و اين امر متضمن مژده‌ايست كه هيچكدام از آنها مرتد نمي‌شوند.

اهل بيعت رضوان

كساني هستند كه در سال حديبيه با پيامبر محمدr بيعت كردند، كه اگر لازم شود باقريش تا دم مرگ بجنگند. در آن سال پيامبر محمدr و يارانش قصد طواف خانه خدا را داشتند و عثمان را به نمايندگي مسلمين به مكه فرستادند تا با مشركين در اين باره مذاكره نمايد. كه تأخير عثمان سبب شد اين شبهه به وجود آيد كه مشركين وي را به شهادت رسانده‌اند و پيامبر محمدr بهمين دليل از آنها بيعت گرفت تا اگر لازم شود براي انتقام خون عثمان وارد مكه شوند. تعداد آنها حدود هزار و چهار صد نفر بود. «همانا خداوند از مؤمناني كه در زير درخت با تو بيعت كردند راضي شد». [الفتح: 18]. پيامبر محمدr فرمود: «هيچكدام از كسانيكه زير در خت با من بيعت كردند، داخل آتش نخواهند شد».

صحابه وظيفه نشر دين را پس از پيامبر بر عهده داشتند

بعد از رحلت پيامبر محمدr صحابه نشر دين را به همان شوه ادامه دادند. پيامبر محمدr همواره تعدادي از آنها را با خود مي‌برد، تا سخنان آنها او را بشنوند و عمل او را بينند و دستور مي‌داد تعدادي از آنها آيات را بنویسند و آن را حفظ كنند، تا بدين ترتيب در راه گسرش اسلام بعد از وفات وي محمدr ، خللي ايجاد نشود. قرآن كريم نيز پس از پيامبر محمدr بيشتر از همه با آنها سخن مي‌گويد و وظيفه آنها را در ابلاغ رسالت و اداي تكليف مشخص مي‌نمايد. اينست كه اهل سنت پس از پيامبر محمدr تنها به صحابه اقتدا مي‌كنند، زيرا آنها نزديك‌ترين نسل به پيامبر محمدr بوده و پيش هر كسي از قول و فعل او بهره جسته‌اند.

آل نبي:

آل نبي محمدr عبارتند از زنان او، بستگانش و فرزندانش و خاندانش و دودمان او كه محبت و احترام آنها بر همه واجب است. آل پيامبر محمدr تنها در خدمت دين بوده‌اند و جز ارشاد و راهنمايي مردم عمل ديگري انجام نداده‌اند. اهل سنت به حب و دوستي آنها معتقداند.

همسران رسول خدا محمدr

كه خداوند آنها را مادر مؤمنين ناميد و ازدواج با آنها بر مسلمين حرام شد. اينها همسران پيامبر محمدr در دنيا و آخرت هستند و خداوند آنها را از رجس و ناپاكي دور ساخته است. احترام همسران پيامبر محمدr بر عموم مسلمين واجب است.

<
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 9

درباره ما
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    قالب سایت چطور است؟



    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    آمار سایت
  • کل مطالب : 50
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 7
  • باردید دیروز : 6
  • بازدید کننده دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 2140
  • بازدید سال : 2140
  • بازدید کلی : 69262
  • کدهای اختصاصی
    شبکه اجتماعی کابل جان

    برای تمام افغانها