محصولات اصلی کابل شامل میوه تازه و خشک، قالیچه افغان، چرم و محصولات پوست گوسفند، لباسها و اسباب محلی و نسخههای محصولات باستانی میباشد. جنگهای ۱۹۷۸-۲۰۰۱ این صنعت را مختل کرد و به اقتصاد صدمه بسیاری وارد کرد. [۳]
شهر کابل قدامت ۳،۵۰۰ ساله دارد؛ پادشاهان بسیاری سالها روی شهر به خاطر موقعیت استرتژیکی آن که در طول مسیرهای جنوب و مرکز آسیا قرار گرفته جنگ میکردند. [۴]از سال ۱۵۰۴ تا ۱۵۲۶، کابل به عنوان مرکز رسمی بابر، سازنده امپراتوری گورکانیان بود. بعد از آن تا سال ۱۷۳۸ زیر سلطنت دهلی بود، که نادر شاه و نیروهای افشاریان به گورکانیان حمله کردند. [۵]بعد از مرگ نادرشاه در ۱۷۴۷، شهر به دست احمد شاه درانیافتاد که بسیار سریع آنرا در امپراتوری افغاناضافه کرد. [۶]در ۱۷۷۶، تیمورشاه درانی کابل را به پایتخت افغانستان مبدل ساخت. از سال ۱۹۸۰، با شروع جنگ بر ضد اتحاد جماهیر شورویاز سوی مجاهدین، شهر به دست گروههای جنگطلب متفاوتی افتاد. شهر در حال حاضر در حال توسعهسازی جدید است [۷]اما حملات طالبان و دیگر شبهنظامیان عملیات بازسازی را کند ساخته است.
محتویات
-
۱
تاریخ
- ۱.۱ قدمت
- ۱.۲ حمله مسلمانان
- ۲ جغرافیای شهر کابل
- ۳ مردم شناسی
- ۴ آب و هوای کابل
- ۵ کابل در جنگهای داخلی
- ۶ کابل جدید
- ۷ جستارهای وابسته
- ۸ نگارخانه
- ۹ پانویس
- ۱۰ پیوند به بیرون
تاریخ
قدمت
دره کابل قدامتی ۵،۰۰۰ ساله دارد. واژه " کابها" (به انگلیسی: Kubhā) در حدود ۵،۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در ریگودا و اوستا یاد شده است که از دریای کابل یاد کرده است. ریگودا این شهر با عنوان شهری ایدهآل تحسین میکند و تصویری از بهشت در کوههای آن مجسم شده است. نظریههای دیگری اظهار میکنند که این شهر در بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تشکیل شده است. جایی که کابل واقع شده است، پیش از آن که توسط امپراتوری پارسها، هخامنشیان فتح شود بخشی از امپراتوری مادها بوده است. مرجعی به نام " کابورا" وجود دارد که بهواسطه فرمانروایان امپراتوری هخامنشی ( داریوش بزرگ، داریوش دوم و داریوش سوم) تألیف شده، که بعدها پایهای برای استفاده نام کابورا (Κάβουρα) توسط بطلمیوسشد. آنجا مرکز مزدیسنا به بهدها همراه با آیین بودا و آیین هندوهمراه شد. اسکندر مقدونیاین شهر را بعد از غلبه بر امپراتوری هخامنشیان در ۳۳۰ پیش از میلاد تجسس کرده بود اما هیچ نگارشی از آن ثبت نشد زیرا کابل در آن وقت شهری کوچک بود که در مورد آن کسی چیزی نمینوشت. این ناحیه پیش از اینکه به دست شاهنشاهی مائوریابیفتد، قسمتی از امپراتوری سلوکیان محسوب میشد.
اسکندر اینها را از آریاییها گرفت و زیستگاهی متعلق به خودش ایجاد نمود، اما سلوکوس نیکاتور آنها را به ساندروکوتوس (چاندراگوپتا) در شروط ازدواج مختلف-نژادی و ۵۰۰ فیل سپرد. [۸]
— استرابون، ۶۴ پ. م–۲۴ ب. م

در دومین سده پیش از میلاددولت یونانی بلخ کابل را از ماوریان گرفته بتصرف خویش درآورد. پس از آن زیردستان آنها امپراتوری هندویونانیشهر را در اواسط سده دوم پیش از میلاد به دست خود گرفتند. باختریها شهر پاروپامیز را نزدیک کابل بنیاد کردند، اما در سده اول پیش از میلاد این شهر به ماوریان افتاد. سیتیها(سکاها) در اواسط دهه اول پیش از میلاد هندویونانیها را از شهر بیرون انداختند اما ۱۰۰ سال بعد با روی کار آمدن شاهنشاهی کوشان شهر را از دست دادند. [۹]
مطابق به تاریخنویسان، نام سانسکریتی کابل کمبوجه میباشد. [۱۰] [۱۱]این نام در نوشتههایی باستانی در کوفسو کوفنذکر شدهاست. در سده هفتم پس از میلاد ژوانزونگاین نام را به عنوان کافو [۱۲](به انگلیسی: Kaofu) بررسی کرده بود و اعلام کرد که این به خاطر لقب یکی از چهار قبلیه یوئهژیاست که آنها در اوایل مسیحیت در طول کوههای هندوکش به سوی دره کابل مهاجرت کرده بودند. [۱۳]این شهر توسط شاهنشاه کوشان، کوجولا کادفیزسدر سال ۴۵ میلادی فتح شد و جزو مایملاک امپراتوری کوشان تا اواخر سده سومین پس از میلاد محسوب میگردید.
در اطراف سالهای ۲۳۰ پس از میلاد، کوشانیها توسط شاهنشاهی ساسانیشکست خوردند و به همراه با همبیعتهای ساسانی معروف به هندو-ساسانیان تبدیل شدند. در دوران ساسانیان، شهر با نام «کاپول» در خط پهلوی نامیده میشد. در ۴۲۰ میلادی هندو-ساسانیان توسط قبیله خیانیانکه با نام «کیدارایتز» نیز شناخته میشدند، به بیرون رانده شدند که پس از آن در ۴۶۰ با هیاطلهتبدیل شدند. آنجا به بخشی از باقیمانده پادشاهی آشینااز کاپیساکه با نام کابلشاهاننیز شناخته میشود، تبدیل شد. [۱۴]مطابق با تاریخ الهنداثر ابوریحان بیرونی، کابل توسط شاهزادگانی که از تبار ترکها (عثمانیها) بودند اداره میشد که برای ۶۰ نسل ادامه پیدا کرد. [۱۴]
ترکهای کابل و هندوها دیوار بزرگ دفاعی را در اطراف شهر به علت محافظت از مهاجمان آینده ساختند. این دیوار تا به امروز باقیمانده و همچنین به عنوان یک ساحه تاریخی شناخته میشود.
حمله مسلمانان
![]() |
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشترینیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبراین مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذفکرد. |
در سال ۸۱ هجری وقتی مسلمانان به شهر حمله کردند شهر را از طرف دهمَزنگ شگافتند، مسلمانان عرب فاتح شدند و شاه کابل به گردیز رفت ولی بزودی دوباره کابل را بدست آوردند. پس از آن کابل شاهیان ۲۳ بار با اعراب جنگیدن. در بعضی مواقع که ناتوان میگردیدند باج را قبول مینمودند. بدین ترتیب تا سقوط امپراطوری اعراب کابل را در حفاظت داشتند. پس از شکست امویان توسط عباسیان حکمرانهای افغانی وابسته با اعراب در کشور بسر اقتدار آمدند. پس از دولتهای صفاریو طاهری نفوذ اعراب از کشور کم شده رفت اداره کابل نیز به دست حکمرانان محلی افتاد. وکابل از شهرت افتاد.
مقارن ضعف صفاریان از کوهستان شرقی کابل یک قوم دیگر بنای سلطنت را در کابل گذاشت که سرکردهشان را کالاله میگفتند و تا به عصر غزنویان باقی بودند، تا اینکه در سال ۳۴۴ ه. ق. ضمیمه سلطنت غزنوی شد. کابل در عهد غزنویان، شهر غزنهبتدریج اهمیت یافت و کابل عقب ماند. در لشکرکشیهای چنگیز کابل نیز دستخوش چور و چپاول گردید.
همچنین معماری و شهرسازی کابل بسیار زیبا و دقیق است و یکی از شهرهائی است که با وجود آنکه قدیمی است، حساسیت زیادی در شهرسازی آن به کار رفتهاست.

بعد از آن کابل بدست تیمورو حکمداران او بود تا آنکه دولت تیموری هرات قوت گرفت. بعد از سقوط تیموریان، بابر در این جا مستقر گردید و کابل دوباره رونق یافت و تا سال ۹۲۳ پایتخت بود و به تعمیر و آرایش آن پرداخت. بابر به کمک مردم این شهر، هندوستان را فتح کرد و پایتخت خود را از کابل به آگرهنقل داد و کابل مرکز ولایت شد. آرامگاه این پادشاه هم در همین شهر است.
وقتی که سلطنت به احمدشاه درانی رسید، وی توجه به کابل نمود. وی در سال ۱۱۴۴ امر احداث یک دیوار بزرگ را در شهر داد. این دیوار در ظرف ۴ ماه آباد گردید. تیمورشاهپس از تنظیم قندهار در سال ۱۱۹۵ ه. ق. کابل را پایتخت ساخت و از آن تاریخ تا امروز کابل مرکز و پایتخت افغانستان است.
کابل یکی ﺍز قدیمیترین شهرهای دنیاست. در کتاب مقدس ویدﺍ به نام کبه Kabha و در پارچههای ﺍوستا ﺍز ﺁن به نام کوبها Kobaha یاد میشود. نویسندگان کلاسیک یونانی ﺁن رﺍ کوفن Kophen یا کوفس Kophfs و کووﺍ ثبت کرده و همچنان مردم فارس و ﺍرستو ﺍین شهر رﺍ خوسپس Khoaspes خوﺍندهﺍند. [ نیازمند منبع ]


در قرن هفتم میلادی، یک پژوهشگر چینی به نام شونگ چونگ، در نبشتههای خویش مشهور به هیوﺍن سانگ ﺍین شهر رﺍ کاوفو Kaofu نوشته و چنین برداشت میکند که در حقیقت ﺍین شهر زیبا مسما به دریای کاوفو میباشد که ﺍز قلب ﺁن میگذرد، وی میﺍفزﺍید که ﺁریاییان قدیم ﺍز لحاظ دینی ﺍهمیتی ویژه به ﺍین شهر دﺍده و ﺁنرﺍ کوبها ﺍردهستانه Kobaha Urddhastana یا محل بلند پایه گفتهﺍند. کابل ﺍز دیدگاهی کتاب مهاباراتا هندوﺍن، بهشت و جایگاهی تفکر برﺍی خدﺍوندﺍن خوبی بوده و ﺁنرﺍ در سانسکریتبه نام ﺍردهستانه یا عبادتگاهی مقدس حفظ کردهﺍند. [ نیازمند منبع ]
تاریخ نویسان دوره سکندر، کابل رﺍ به نام ﺍرتوسپانه Artospana که همان ﺍردهستانه Urddhastana سانسکریت ﺍست در تاریخ یونانی قید نموده که پسانها (بعدها) در قرن دوم میلادی ﺍین شهر رﺍ به نام کابورﺍ Kabura یا قلب پارﺍپامیزﺍد نوشتهﺍند. دردورﺍن شاهنشاهی کوشان بزرگ هنوز هم کابل به نام کاوفو شناخته میشده، که ﺁهسته ﺁهسته به کابورﺍمسما گردید تا ﺁن زمان که کابل شاهان ﺍز ﺁن به نام کابلستان یاد کردند. کابلستان برﺍی چندین قرن پیش و پس ﺍز دورهی مسیح، ﺍز بامیان و کندهار در غرب تا کوتل بوﻻن و تمام جنوب رﺍ در بر میگرفت، که ﺍین خطه وسیع به ده علاقهداری تقسیم بوده و شهرهای کابل، غزنی، بامیان، ننگرهار، سوﺍت، پشاور، ﺍپوکین، بنو و بولر در بر میگرفتهاست.
ﺍز تاریخ یونان چنین بردﺍشت میشود که ﺍرتوسپانهیا کابل مرکزی عمده و ﺍصلی در منطقه بوده، که پسان در دورهی تسلط یونان، هرﺍت که سکندریهی ﺍفغان بود جای ﺁنرﺍ ﺍشغال کرد که پسانها (بعدها) شاهزﺍدگان هندوساک ﺁنرﺍ بار دیگر ﺍحیا کردند. تا ﺁنکه در عصر زنبیلکشاهو زنبورکشاه، لشکر عرب بعد ﺍز فتح برقآسای ترکیه و ﺍیرﺍن به دروﺍزههای ﺍین شهر کوبی، شاهان و کابلیان برﺍی دفاع، دیوﺍر بزرگی به نام شیردروﺍزه در درﺍزنای کوه آسمایی یا آسهماهی بنا کردند که حکایتهای ﺁن تا ﺍمروز سینهبهسینه حفظ گردیده. تاریخ مصر به وضاحت مینویسد که لشکر بزرگ ﺍسلام بعد ﺍز فتح نیم جهان در شیردروﺍزههای کابلستان به مرتبه بیستوسه بار شکست مطلق دید تا ﺁنکه به مرور زمان کابلیان خود به دین اسلام گرویدند.

کابل در درﺍزنای تاریخ، در ﺍحساس چکامهسرﺍیان، در چشم تمدن، در قلب ﺁسیا، در خاطرههای ﺍشغالگرﺍن و در ﺍیمان بسا مردم، شهر باﺍرزش و دﺍرندهی ویژگیهای مقدس بودهاست. کابل در طول تاریخ بارها زیر تهاجم بیگانه قرﺍر گرفت و به گشتهای متمادی، ویرﺍن و ﺁباد گردید، تا بالاخره در سال ۱۷۷۶ تسلط خاندﺍن درانیدر قلمرو ﺍفغانستان جاگیر شد و تیمورشاه پسر احمدشاه ابدالی، مرکز ﺍمپرﺍتوری خود رﺍ ﺍز قندهار به کابل ﺍنتقال دﺍد که پس ﺍز ﺁن کابل تا ﺍمروز به صفت خانهٔ مشترک و مرکز یگانگی تمام ﺍفغانها پابرجا میباشد.
جغرافیای شهر کابل
منطقهٔ کابل عبارت از مجموعهای از وادیهای سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (۳۳۰۰ تا ۶۵۰۰ فوت [پا]) تفاوت میکند. شهر کابل در میان این وادیهای حاصلخیز به عرض ۳۴درجه و ۳۰ دقیقهٔ شمالی و طول ۶۹ درجه و ۱۸ دقیقهٔ شرقی در دامنهٔ کوههای «آسمائی» و «شیردروازه» به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفتهاست. در میان کوه آسمائی (۶۷۹۰ فوت) و شیر دروازه (۷۱۶۶ فوت) شهر کابل شکل مثلثی را گرفته که رأس آن بهجانب غربی، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی (نوی کابل) را به کابل قدیم میپیوندد و رودخانهٔ کابل از آن عبور میکند. در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمی احاطه میکرد که بهوسیلهٔ هفت دروازه با خارج ارتباط داشت. تماشای این دیوار اهمیت تاریخی شهر را بهخوبی مینمایاند. از قله کوه منظرهٔ باشکوه و شاداب وادی، با سلسلهٔ کوههائی که اطراف آن را احاطه کرده بهنظر میآید. رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه میکند. شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطی قریب ۸ میل دارد و چون دو طرف آن محدود میشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب شرقی رودخانه افزودهاست. [۱]
« شیرپور» از گرانترین مناطق کابل است و امروزه بسیاری از مقامات دولتی در آن برای خود خانه ساختهاند. [۱۵]همچنین ششدرک منطقهای مرفهنشین و پررفتوآمد در مرکز شهر کابل است. [۱۶]منطقه « وزیراکبرخان»، از نواحی دپلماتیکنشین پایتخت و در نزدیکی ارگ ریاستجمهوری افغانستان است. [۱۷]سفارتهای نروژ، کانادا و تاجیکستان در منطقه وزیراکبرخان واقع شدهاند. [۱۸]
از مناطق پرازدحام شهر کابل میتوان به منطقه «ده افغانان» اشاره کرد که محل توقفگاه وسایط نقلیه شهری است. آرشیو ملی افغانستاندر این منطقه واقع شدهاست. [۱۹]
« دریاچه قرغه» از مناطق تفریحی واقع در حومه کابل است. [۲۰]
منطقه پغمان در غرب کابل واقع شده است. [۲۱]
چندول، کارته سخی، افشار، دشت برچی، تیمنی و قلعه شهاده از مناطق شیعهنشین این شهر هستند. [۲۲]
بلوچهای کابل در «قلعه وکیل»، «بیبی مهرو»، «وزیرآباد» و «پغمان» زندگی میکنند و به صورت عموم ساکنان کابل به زبان فارسی صحبت میکنند. [۲۳]
مردم شناسی
کابل ۲٫۸ میلیون نفر جمعیت دارد. [۲۴]شهر کابل ۸۰٪ جمعیت ولایت کابل را شامل میشود. [۲۵]کابل شهر چند قومیتی و چند فرهنگی است و با اینکه آمار رسمی از سوی دولت افغاسنتان درباره ترکیب قومیتی مردم کابل ارائه نشدهاست ولی بر پایه تخمین انجمن جغرافیای ملیپارسی گویان اکثریت مردم شهر کابل را شامل میشوند؛ و در این میان تاجیکها اکثریت جمعیت را با ۴۵٪ درصد دارند. [۲۶]پس از آن دیگر قوم پارسی گو یعنی هزارههابا ۲۵٪ و پس از آنها پشتونها با ۲۵٪ قرار دارند. [۲۷]ترک زبانان مانند ترکمنها ۲٪ و ازبکها با ۱٪ در مقام بعدی هستند و بلوچهابا ۱٪ و سایر گروهای قومی نیز مانند اویماقهاو پشهایهانیز با ۱٪ دیگر ساکنین شهر کابل را تشکیل میدهند.
تقریباً تمام مردم کابل مسلمان هستند. شامل ۷۵٪ سنی و ۲۵٪ شیعه. عده کمی از هندوها نیز در کابل زندگی میکنند.
آب و هوای کابل
کابل [۲۸] | ||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
نمودار آب و هوا (راهنما) | ||||||||||||||||||||
|