بجانشینی او تعیین شده بود برادرش نصرالله خان خود را شاه و جانشین برادر خواند ولی امانالله با این عنوان که معینالسلطنه از حق خود صرف نظر کرده است از کابلیها برای خود بیعت گرفت و با مساعدت مردم و عدهای از بزرگان دست عمویش را از امارت کوتاه کرد و در ۱۹۱۹ م. با قشون سرحدی هندوستان جنگید. این جنگ که معروف به جنگ استقلال و سومین جنگ افغانستان با انگلستان بود به پیمان راولپندی (اوت ۱۹۱۹ م) منجر شد که بموجب آن انگلستان از امتیازات خود چشم پوشید و افغانستان مستقل گشت.
دولت امانالله خان در سال ۱۹۲۰ میلادی پیمان دوستی با شوروی (۲۸ فوریه) و سپس با ایتالیا (۲ ژوئن)، ترکیه و ایران امضا کرد. در افغانستان در زمان شاهی او یعنی در سال ۱۹۲۲ جایگزینی تقویم هجری شمسی بجای هجری قمری انجام شد. امانالله خان در سال ۱۹۲۱ م. پیمانی با دولت شوروی بست و امتیاز خط تلگرافی کوشک هرات، قندهار و کابل را به روسیه داد.
در ماه مه سال ۱۹۲۴ ملا عبدالله مشهور به ملای لنگ در خوست علیه امیر امانالله خان شورید. رهبران قیام خوست در ۳۰ ژانویه ۱۹۲۵ دستگیر شدند. در سال ۱۹۲۶ سلطنت مشروطه اعلام کرد و خود را شاه خواند. او در ۱۰ دسامبر ۱۹۲۷ سفری ۶ ماهه را به کشورهای آسیایی، اروپایی و آفریقایی آغاز کرد و در سال ۱۳۰۷ ه. ش. از راه ایران به افغانستان بازگشت و دست به اقدامات اصلاحی زد و مدارس بسیاری در کابل و نقاط دیگر مملکت تأسیس و متخصصانی از خارج استخدام کرد و در کابل علاوه بر مدارس حبیبیه و حربیهٔ سابق مدارس عالی دیگری زیر نظر معلمان فرانسوی و آلمانی بنیاد نهاد و یک دسته محصل به خارج کشور گسیل داشت.
وی به تعلیم زنان اهمیت داد و مدرسهای بنام مکتب مستورات در کابل دایر کرد و دستهای از دوشیزگان را برای تحصیلات عالی به ترکیه فرستاد.
چون اقدامات اصلاحی وی با تندرویهایی همراه بود و با روحیهٔ مردم ایلنشین و متعصب افغانستان سازگاری نداشت، حبیبالله کلکانی بر او شورید و او را مجبور به استعفا کرد. امانالله خان پس از استعفا به ایتالیا رفت و در آن جا نشیمن گزید.
وی در ۲۵ آوریل ۱۹۶۰ در زوریخ، سویس مرد. جنازه اش به جلالآباد انتقال داده شد و در جوار پدرش به خاک سپرده شد.
دشمنی دولتی با او
در سال ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۹۲۹ م) پس از جنگ داخلی و سلطنت حبیبالله کلکانی (بچه سقا)، پادشاهی افغانستان به یک شاخه دیگر قوم محمدزائی رسید که از فرزندان سردار یحیی خان بودند و رئیس ایشان محمدنادرشاه بود که در همان سال به سلطنت رسید. در عهد سلطنت نادری، دشمنی دولتی و رسمی در برابر پادشاه پیشین، شاه امانالله خان (که در ایتالیا بود) به جایی رسید که حتی کسی جرأت نمیکرد نام او را بر زبان آورد. این وضع پس از ۱۳۱۲ (۱۹۳۳ م) یعنی سال قتل نادرشاه تا سالهای مدید ادامه یافت. اماناللهخان در ایتالیا درگذشت و پیکر او را برای دفن به افغانستان آوردند. نخستین بار در سال ۳۴۸ (۱۹۶۹ م) محمد ظاهرشاه هنگام بزرگداشت چهل سال استقلال افغانستان در بیانیهٔ جشن استقلال نام شاه اماناللهخان را در بیانات خویش به نیکویی یاد کرد. بعد از کودتای کمونیستی ۱۳۵۷ (۱۹۷۸ م) و آغاز حکومت مجاهدین در ۱۳۷۱ (۱۹۹۲ م) سخن گفتن دربارهٔ مرحوم اماناللهخان آزاد شد.
منابع
- دائرةالمعارف آریانا
- روان فرهادی، عبدالغفور: کتابی دربارهٔ عهد امانی افغانستان (۱۹۱۹ - ۱۹۲۹). در نشریه: «ایران شناسی» بهار ۱۳۸۰ - شماره ۴۹. ص۱۶۶.
رضایی، اکبر: نمایه تاریخی افغانستان از اماناللهخان تا کرزای. در نشریه: «مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز» زمستان ۱۳۷۲ - شماره ۳۲
دخملاي عزيز سلام به سايت خود خوش آمديد